من در ۲۱ سالی که از خدا عمر گرفته‌ام فقط دفعات انگشت شماری پیش آمده که یکی از ماژیک‌های پیش تخته سفید را برداشته باشم که بنویسم و ماژیک پررنگ بوده باشد! همیشه خدا باید یک خط را سه چهار بار می‌کشیدم و ماژیک را با تمام قوا فشار میدادم که مردم بتوانند بخوانند چی نوشته‌ام. ولی وقتی ماژیک را برمیداری که بنویسی و ماژیک پررنگ است... ای جان! یک حس رضایت و خوش‌شانسی مرا فرا می‌گیرد که نگو و نپرس :)